☼Khorshide☼

تا شقایق هست زندگی باید کرد...

..... ﮔﻔﺘﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﺭﺍﺣﺘﺘﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺍﻡ ﺑﺮﺳﻢ ﺑﻬﻢ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻧﻤﯿﺪﻩ ... ﺯﻧﮕﻢ ﻧﻤﯿﺰﻧﻪ .... ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﺎ ﺷﻌﻮﺭﻩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﯼ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﻡ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ !!!ﯾﻨﯽ ﺍﻧﻘﺪﺭﺭﺭﺭ ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻻﺗﻪ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺁﺷﻨﺎ ﻫﻢ ﻧﺸﺪﯾﻢ!!!ﺍﺻﻼ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻢ ﻭﻟﯽ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎﻭﺭﺗﻮﻥ ﻧﺸﻪ ... ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻣﺰﺍﺣﻤﻢ ﻧﺸﻪ ﺣﺘﯽ ﯾﻪ ﺑﺎﺭﻡ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﯾﺪﯾﻢ ...ﯾﻨﯽ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺣﺪ, ﺩﺭﮐﺶ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺎﻻﺱ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻨﺎﺳﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻭﺟﻮﺩ ﻫﻤﺪﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺧﺒﺮﻧﺪﺍﺭﯾﻢ !!!ﺣﺴﻮﺩﻱ ﻧﮑﻨﻴﻦ

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 18:7 توسط ☼Hannaneh☼| |

باز باران نه نگویید با ترانه می سرایم این ترانه جور دیگر

باز باران بی ترانه دانه دانه بر بام خانه

یادم آید روز باران پا به پای بغض سنگین تلخ و غمگین دل شکسته اشک ریزان عاشقی سرخورده بودم

می دریدم قلب خود را

دور می گشتی تو از من

با دو چشم خیس و گریان

می شنیدم از دل خود این نوای کودکانه

پر بهانه زود برگردی به خانه

یادت آید هستی من آن دل تو جار می زد

این ترانه باز باران باز می گردم به خانه

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 18:1 توسط ☼Hannaneh☼| |

خدایا یه چیزی میگم ناراحت نشو ، دنیات ته نامردیه.

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:57 توسط ☼Hannaneh☼| |

زمستان آمد و من بی هوا چاییدیم
سرما که به عمر خود ندیدم ،دیدیم
یارانه وصول شد ولیکن امروز
یک قبض رسید و زیر آن زاییدیم

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:52 توسط ☼Hannaneh☼| |

 بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن
بزرگترین تفریح ؟ شوهر سركار گذاشتن
بزرگترین جهاد؟ شوهر كشتن
بزرگترین كار؟ شوهر تربیت كردن
بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن
بزرگترین آرزو؟  داشتن مردی به اسم شوهر

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:49 توسط ☼Hannaneh☼| |

اگر دختری در  ثریا هم باشد، مردانی از سرزمین پارس برای او بوق خواهند زد

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:48 توسط ☼Hannaneh☼| |

زمستون  از ره رسید.. سردت شد خبرم کن تا بیام واست بسوزم رفیق.

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:46 توسط ☼Hannaneh☼| |

 من دلم به حال دخترکانی میسوزد که با گران شدن بنزین گوشه خیابان میمانند

.

.

.

سخن حکیمانه از غضنفر

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:45 توسط ☼Hannaneh☼| |

زندگی مثل آمپول تو باسن میمونه هر چی سفت تر بگیری بیشتر درد می گیره .
.
.
.
.
 شل کن عزیزم

نوشته شده در سه شنبه 27 اسفند 1392برچسب:,ساعت 17:44 توسط ☼Hannaneh☼| |

 مامانم دیروز یه طرح داد خفن یعنی مصرف برق رو نصف می کنه

گفت صبح که بلند می شی برو یه عکس از تو یخچال بگیر
تا شب هر موقع خواستی بیای درش رو باز کنی ، به همون عکس نگاه کن!
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 15:6 توسط ☼Hannaneh☼| |

 اگر تو آمریکا هم قوانین نام‌گذاری شرکتها مثل ایران بود

اسم شرکت اپل می‌شد :
سیب‌پردازان سیستم‌گستر غرب !
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 15:4 توسط ☼Hannaneh☼| |

 واحد کیفیت سنجی قلیون به تصویب نهایی رسید:

-آقا قلیون داری؟
-بله
-صفر تا چاق اش، چند کامه !؟
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 15:3 توسط ☼Hannaneh☼| |

 به سراغ من اگر می آیی . . .

نیا ! . . . .
اعصاب ندارم . . .
توام گیر میدی ! میزنم شل و پلت میکنم !
بعد میگی طرف اخلاق نداره !
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 15:1 توسط ☼Hannaneh☼| |

 فکر اقتصادی خوب زده به سرم :

میخوام برم خارج یکی از کلیه هامو بفروشم دلار بگیرم
بیام هم یه کلیه بخرم هم یه بنز کوپه!!
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 15:0 توسط ☼Hannaneh☼| |

 زمان مدرسه هم اینایی که اتود نوک هفت دهم داشتن
همیشه توی ذهنم تو یه دسته‌بندی جدا قرار می‌گرفتن .
اینایی که به ما نمی‌خورن !
نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 14:57 توسط ☼Hannaneh☼| |

 پسرهامثل وای فای هستند ممکنه پیش شماباشنداماهمزمان به ده نفردیگه نیز وصلند.

نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 14:52 توسط ☼Hannaneh☼| |

 آهای سرنوشت…

اسکار حق توست…

سالهاست که مرا فیلم کرده ای…

 

نوشته شده در جمعه 9 اسفند 1392برچسب:,ساعت 14:38 توسط ☼Hannaneh☼| |

 تو توی دماغ من چی کار می کنی؟

...
...
...
جنبه شوخی داشته باش!
...
...
...
خواستم بگم: تو نفس منی!

...
...
...
...
...
...
شرمنده، یادم رفت چی می خواستم بگم!
دوباره برو بالا، برگرد پایین شاید یادم اومد...

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 17:5 توسط ☼Hannaneh☼| |

 تو توی دماغ من چی کار می کنی؟

...
...
...
جنبه شوخی داشته باش!
...
...
...
خواستم بگم: تو نفس منی!

...
...
...
...
...
...
شرمنده، یادم رفت چی می خواستم بگم!
دوباره برو بالا، برگرد پایین شاید یادم اومد...

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 17:5 توسط ☼Hannaneh☼| |

  احمد: مامان! اجازه می دهی بروم با اکبر بازی کنم؟

مادر: نه پسرم، اکبر بچه خوبی نیست. آدم باید همیشه با دوست بهتر از خودش بازی کند.

احمد: پس اجازه بدهید اکبر بیاید با من بازی کند


نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 17:4 توسط ☼Hannaneh☼| |

 پیغام گیرتلفن باباطاهر:
تلیفون کرده ای جانم فدایت
الهی مو به قربون صدایت
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 17:3 توسط ☼Hannaneh☼| |

  دست بیفشانید و عود بسوزانید که یازدهمین مسافر بهار، از راه می رسد؛ قدم هایش را شکوفه باران کنید! 
   ولادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد. 

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 17:2 توسط ☼Hannaneh☼| |

 آب مایه حیات است. لطفا در مصرف برق صرفه جویی کنید

اداره گاز .....

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 16:57 توسط ☼Hannaneh☼| |

  توی زندگی انتخاب دو چیز خیلی سخته:

1- همسر

2- هندوانه

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 16:56 توسط ☼Hannaneh☼| |

 ارسال اس ام اس تکراری حرام میباشد و کفاره آن آموزش منطق به ۶۰ ترک . آموزش غیرت به ۶۰ رشتی و ۶۰ بار شرکت در نمازجمعه قزوین

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:46 توسط ☼Hannaneh☼| |

 بوســـه اسم است، چون عمومی است
فعل است، چون هم لازم است هم متعدی
حرف تعجب است، چون اگر ناگهانی باشد طرف مقابل را مات و مهبوت میکند
ضمیر است، چون از قید انسان خارج نیست
حرف ربط است، چون ۲ نفر را به هم متصل میکن !

نوشته شده در شنبه 19 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:44 توسط ☼Hannaneh☼| |

رئیس: خجالت نمی‌کشی تو اداره داری جدول حل می‌کنی؟ کارمند: چکار کنیم قربان، این سروصدای ماشینها که نمی‌ذاره آدم بخوابه!

نوشته شده در جمعه 18 بهمن 1392برچسب:,ساعت 21:46 توسط ☼Hannaneh☼| |

 دكتر از ديوانه پرسيد: تو رو براي چي به تيمارستان آوردند؟ ديوانه گفت: بدون هيچ دليلي، فقط به خاطر اينكه من معتقدم جوراب نخي خيلي بهتر از جوراب نايلون هست. دكتر گفت: اين كه دليل نشد، منم معتقدم جوراب نخي بهتر از جوراب نايلون هست. ديوانه گفت: چه جالب! راستي شما جوراب نخي رو با سس سفيد مي‏خوريد يا با سس گوجه فرنگي؟

نوشته شده در جمعه 18 بهمن 1392برچسب:,ساعت 21:44 توسط ☼Hannaneh☼| |

 دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی!

نوشته شده در جمعه 18 بهمن 1392برچسب:,ساعت 21:41 توسط ☼Hannaneh☼| |

 نکته زمخت و نه چندان ظریف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچل‌های چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و می‌خواهند یک هفته‌ای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است

نوشته شده در جمعه 18 بهمن 1392برچسب:,ساعت 21:37 توسط ☼Hannaneh☼| |

 عزیزم واسه کسی دورویی کن که حوصله همون یه روتَم داشته باشه !

نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:10 توسط ☼Hannaneh☼| |

 بـــــه دعــــا نویــس گفتــــم جـــوری بنویـــس

کـــه حتمـــا بیایــــد .....
نــــه او پرسید چـــه کســـی؟؟
نــــه مـــن گفتـــم مــــــــــرگ
نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:8 توسط ☼Hannaneh☼| |

 اینایی که از تاکسی پیاده میشن

بعد تازه دستشونو میکنن تو این جیبشون
بعد دستشونو میکنن تو اون جیبشون
بعد بقیه جیباشونو میگردن
کیف پولشونو درمیارن و یه ۱۰هزار تومنی مثلن میدن
به راننده تاکسی تا اون خوردش کنه ۹۵۰۰تومن بهشون پس بده
رو باید توی میدون اصلیه شهر دار زد !
نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:6 توسط ☼Hannaneh☼| |

 شیشه ای میشکند

یک نفر میپرسد
که چرا شیشه شکست؟
یک نفر میگوید:
شاید این رفع بلاست
دیگری میپرسد
شیشه پنجره را باد شکست؟
دل من سخت شکست
هیچ کس هیچ نگفت
غصه ام را نشنید
از خودم میپرسم"
ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود.
نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:3 توسط ☼Hannaneh☼| |

 عشق تو

شوخي زيبايي بود که خداوند با قلب من کرد !
زيبا بود
امّا
... شوخي بود !
... ... حالا . . .
تو بي تقصيري !
خداي تو هم بي تقصير است !
من تاوان اشتباه خود را پس ميدهم . . . !
تمام اين تنهايي
تاوان « جدّي گرفتن آن شوخي » است
نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:2 توسط ☼Hannaneh☼| |

 کـاش مـی فـهـمیـدی

قـهـر میـکنم
تـا دسـتـمو مـحـکمتر بگیـری و بـلـنـدتـر بـگـی
بـمون...
نـه ایـنـکـه شـونـه بـالا بــنـدازی و آروم بـگـى 
هـر طور راحـتـى!!
نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:1 توسط ☼Hannaneh☼| |

 عشق واقعی با فاصله پایدار می ماند و با وصال نابود میشود


نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 15:0 توسط ☼Hannaneh☼| |

 عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت، 

مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده
نوشته شده در یک شنبه 13 بهمن 1392برچسب:,ساعت 14:58 توسط ☼Hannaneh☼| |

 دختر داييم شيش سالشه

يه حلزون پيدا کرده آورده خونه
هرجا حلزون ميره اين پشت سرش ميره
صورتشو ميماله به کف زمين.
ميگم چرا اينکارو ميکني عسيسسسسسسسسمممم؟
ميگه چون حلزون موقع حرکت ترشحاتی از خود به جا میزارن که حاوی کلاژن و الاستینه که باعث میشه چین و چروک صورت از بین بره وصورتی شاداب و به ما هدیه بده و دیگه باید با چین و چروکا خدافظی کرد 
اونوقت من 6 سالم بود صورتمو میگرفتم جلوی پنکه می گفتم آآآآآآآآآآاااااااااا
نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:,ساعت 14:9 توسط ☼Hannaneh☼| |

 دیشب برای روز تولدت

یک سبد ستاره چیده ام
تکه ای ازماه را
و یک شاخه نیلوفر
تو متولد می شوی
و من برایت لبخند می زنم
تولدت مبارک
نوشته شده در پنج شنبه 3 بهمن 1392برچسب:,ساعت 14:54 توسط ☼Hannaneh☼| |

Design By : MihanSkin